پـَـ نه پــَ
تاريخ : جمعه 30 / 1 / 1391برچسب:, | 15:44 | نویسنده : م

تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟

 پـَـَـ نــه پـَـَــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم

 

گشت ارشاد واستاده کنار میدون به دختره می گیم خانوم مواظب باش جلوتر گشت ایستاده…

میگه گیر هم میدن؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوان دختر شایسته ایران را انتخاب کنن

 

رفتم باشگاه سوارکاری

مسئولش میگه میخوای سواره اسب شی؟

پَــ نَ پَـــ این همه راه اومدم اینجا تورو سواره اسب کنم،برگردم

 

با دبّه میرم تو پمپ بنزین

کارگره میگه میخوای بنزین بزنی؟

پَ نَ پَ براتون بنزین آوردم

 

بیرون گل خریده بودم، میرم خونه میدم به مامانم میگه گله؟؟!!

میگم: پَـــ نَ پَـــ آفساید بود داور قبولش نکرد

 

رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده … میگه یعنی خانواده باشه ؟!

 پَ نه پَ مجردم بود اشکالی نداره … فقط محجوب باشه … اهل نماز و روزه

 

تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟

میگیم:پـَـَـــ نه میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !!!

 

یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟

 پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم

 

رفتم واسه ثبت نام رانندگی زَنه میگه واسه آموزش اومدین !؟؟!!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـــ پول میدم که منو سوار ماشینتون کُنین بشینم رو پای راننده قان قان کُنم . .

 

رفتم باشگاه بدنسازی زیر پرس سینه کم آوردم کبود شده بودم نزدیک بود هالتر بیفته رو گردنم حریف تمرینیم میپرسه کمک میخوای؟!؟!؟!؟!؟؟ پَ نَ پَ دارم تمرینه آفتاب پرستی میکنم یه رنگی عوض کنم

حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟

می گه حمومی ؟

می گم نه پـَـ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوید

پدر بزرگم سکته کرده با عجله بردیمش بیمارستان پرستاره با عشوه اومده میگه زنده ست، پَ نه پََََ مرده وصیت کرده جنازشو تو بیمارستانا بگردونیم.!!!

دارم فیلم گریه دار میبینم , گریه میکردم , مامانم اومده می گه فیلمش گریه داره ؟

پ نه خنده داره من دارم گریه می کنم کارگردانشو ضایع کنم !

سر جلسه امتحان به جلوییم می گم برسونیا … می گه چی؟ تقلّب؟؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ تنفس دهان به دهان

 

یارو رو به اتهام ۵۰۰ میلیون تومن کلاهبرداری با هزارجور بدبختی گیر آوردیم کشوندیم دادگاه …

قاضی به ما میگه : شما تقاضای مجازاتش رو دارید ؟!!!

گفتم : پَـ نه پَـ ! اومدیم شما واسطه بشی ازش بله بگیریم ، بشه دوماد گلمون

 

مشتری میاد میگه یه پاکت شیر بده, بهش میدم.

میپرسه توش شیره؟

میگم پَـ ن پَـ توش نوشابه ریختم ولی با طعم شیر که کسی شک نکنه!

 

زنگ میزنم پشتیبانی وایمکس , اپراتورش میگه مشکلی داشتید ؟؟؟

پَـ ن پَـ زنگ زدم بگم امشب پارتی داریم یادت نره !!!

 

رفتیم گوسفند بخریم طرف می گه می خواین بکشینش؟

میگم پَـ نه پَـ بنزین گرونه می خوایم سوارش شیم با بچه ها بریم شمال !!!

 

وسط زمستون تو هوای -۲۰ درجه اومدم خونه مس سگ دارم میلرزم

داداشم میگه سردت شده؟

پَـ نه پَـ دارم با ویبره نوکیا کل کل میندازم !